امروز بي نهايت دلگيرم نميدانم ؟؟؟تا كي به اين جاده ، تولد تا مرگ پنجه در پنجه كنم
در زندگي جز كوله باري آرزو چيزي ديگري نديدم هميشه اسير بازيچه سرنوشت شدم
هيچگاه پرواز را نفهميدم ولي ديناي بيرحم بال و پرم را شكست و قدرت پرواز و فرياد را از من گرفت .
و در گوشه اي با خود حلوت كرده و حرفهاي دلم را بر تن كاغذ سفيد نوشتم ...
خدايا !!! به تو نيازمندم چرا كه فقط تو هستي كه نظاره گر تنهائي ام هستي و حرفهايم را برايت بيان
كرده ميتوانم ...پس كمكم كن ...
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط 1
آخرین مطالب